برای سهراب اعرابی که زنده مانده است

سخن از ناتوانی من است
و این واژه های بی معنی
که پشت نام تو سرریز می شوند
#
سخن از نام تو نیست
از نمردن
و جاودان ماندن
#
همه شرم من این است
تو هنوز نوزده ساله ای
من اما پیر می شوم
#
سخن از مرگ تو نیست
از گوری شبیه گورها
تنها
سخن من همه از سکوت توست
#
مرگ تو کوچک نیست
مرگ برای تو کوچک است
زندگی هم
تو باید دنیا بودی
که دنیایی
بر دست های توست
#
سخن از تو
سخن از
است...
.
این شعر برای بار نخست به همت این وبلاگ منتشر شده است
بازنشر این شعر در سایت جنبش راه سبز در اینجا ببینید
بازنشر این شعر در سایت ادبی غریو را  در اینجا ببینید