شعر نمی‌نویسم

شعر نمی‌نویسم
درد است این
قطره قطره‌ی اشک
که از چشمان گشوده‌ام می‌چکد
تو می‌خندی
من درد می‌کشم
می‌چکم
غمناک و نا امید
قطره قطره‌ی وجودم را
و در انتها
من باقی نمانده
همه دردم