سخن از ناتوانی من است
و این واژه های بی معنی
که پشت نام تو سرریز می شوند
#
سخن از نام تو نیستاز نمردن
و جاودان ماندن
#
همه شرم من این است
تو هنوز نوزده ساله ای
من اما پیر می شوم
#
سخن از مرگ تو نیست
از گوری شبیه گورها
تنها
سخن من همه از سکوت توست
#
مرگ تو کوچک نیست
مرگ برای تو کوچک است
زندگی هم
تو باید دنیا بودی
که دنیایی
بر دست های توست
#
سخن از تو
سخن از