پاییز

 پائیز سرخ است
و از سرخ بوی خون می‌آید

رنگ‌ها و صداها
نامی ندارند
نباشد آدمی.

برگ نیست، آدم
پژمرده شود
آغازِ هر پاییز

صدا دارد مرگ
برگ نیست
بی صدا از شاخه‌ها بی‌افتد
با خش خشی خاموش
زیر پا خرد و فراموش شود.

خون
خاطره می‌شود با آبان!
پاییزها تا ابد سرخ
سرخ تا ابد خون.

آدم برگ نیست
بی صدا در پاییز بمیرد
خاطراتِ خونین را
فراموش نمی‌کند.